معنی فارسی ador

B2

محبت و عشق به کسی یا چیزی.

To regard with deep, often rapturous love.

example
معنی(example):

سگ با تکان دادن دمی به صاحبش محبت کرد.

مثال:

The dog began to ador its owner by wagging its tail.

معنی(example):

کودکان با محبت معصومانه به والدین خود عشق می‌ورزند.

مثال:

Children ador their parents with innocent affection.

معنی فارسی کلمه ador

: معنی ador به فارسی

محبت و عشق به کسی یا چیزی.