معنی فارسی adorally

B1

به شیوه‌ای عاشقانه و شیرین.

In a loving or affectionate manner.

example
معنی(example):

او احساساتش را به صورت عاشقانه از طریق نامه‌ها ابراز کرد.

مثال:

She expressed her feelings adorally through letters.

معنی(example):

این شعر به طور عاشقانه نوشته شده بود، پر از عشق و شور.

مثال:

The poem was written adorally, full of love and passion.

معنی فارسی کلمه adorally

: معنی adorally به فارسی

به شیوه‌ای عاشقانه و شیرین.