معنی فارسی adoratory

B1

معبد، محلی که در آن عبادت و ارادت به یک موضوع خاص انجام می‌شود.

A place of worship or a space characterized by adoration and reverence.

example
معنی(example):

معبد پر از نور و آرامش بود.

مثال:

The adoratory was filled with light and peace.

معنی(example):

بازدیدکنندگان به معبد آمدند تا آرامش بیابند.

مثال:

Visitors came to the adoratory to seek solace.

معنی فارسی کلمه adoratory

: معنی adoratory به فارسی

معبد، محلی که در آن عبادت و ارادت به یک موضوع خاص انجام می‌شود.