معنی فارسی adradially
B1ادردیال به معنی مرتب کردن یا توزیع شدن به صورت شعاعی است.
In a manner that is arranged or distributed radially.
- ADVERB
example
معنی(example):
اجزا به صورت ادردیال برای زیبایی بیشتر چیده شده بودند.
مثال:
The elements were arranged adradially for better aesthetics.
معنی(example):
او فرآیند همراستایی اجزاء به صورت ادردیال را توصیف کرد.
مثال:
He described the process of adradially aligning the components.
معنی فارسی کلمه adradially
:
ادردیال به معنی مرتب کردن یا توزیع شدن به صورت شعاعی است.