معنی فارسی adscriptive
B1به معنای تعهد برنداری یا این که چیزی به صورت رسمی به چیزی دیگر اضافه شده است.
Describing a role or comment that is officially recognized or noted.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظرات ثبتشدهاش برای ارجاعات بعدی ثبت شد.
مثال:
His adscriptive comments were noted for future reference.
معنی(example):
او در موفقیت تیم نقشی ثبتشده داشت.
مثال:
She had an adscriptive role in the team's success.
معنی فارسی کلمه adscriptive
:
به معنای تعهد برنداری یا این که چیزی به صورت رسمی به چیزی دیگر اضافه شده است.