معنی فارسی adumbrates
C1بهطور غیرشفاف یا مبهم نشاندادن یا پیشپیشبینی کردن یک رویداد یا مفهوم.
To foreshadow or to give a rough outline of something.
- verb
verb
معنی(verb):
To foreshadow vaguely.
معنی(verb):
To give a vague outline.
معنی(verb):
To obscure or overshadow.
example
معنی(example):
گزارش خطرات احتمالی موجود در پروژه را بهطور مبهم نشان میدهد.
مثال:
The report adumbrates the potential risks involved in the project.
معنی(example):
سخنرانی او چالشهای پیش رو را به طور مبهم نشان میدهد.
مثال:
His speech adumbrates the challenges ahead.
معنی فارسی کلمه adumbrates
:
بهطور غیرشفاف یا مبهم نشاندادن یا پیشپیشبینی کردن یک رویداد یا مفهوم.