معنی فارسی advect

B1

انتقال یک خاصیت (مانند حرارت یا کیفیت) در یک جسم سیال، معمولاً تحت تأثیر حرکت آن محیط.

To transport or convey (properties such as heat) within a fluid, typically by the motion of the fluid itself.

verb
معنی(verb):

To transport (something) by advection.

example
معنی(example):

هواي گرم می‌تواند به مناطق سردتر منتقل شود و بر وضعیت آب و هوا تأثیر بگذارد.

مثال:

Warm air can advect into colder regions, affecting the weather.

معنی(example):

جریان‌های اقیانوسی گرما را در فواصل طولانی منتقل می‌کنند.

مثال:

The ocean currents advect heat across long distances.

معنی فارسی کلمه advect

: معنی advect به فارسی

انتقال یک خاصیت (مانند حرارت یا کیفیت) در یک جسم سیال، معمولاً تحت تأثیر حرکت آن محیط.