معنی فارسی adventuresomeness

B2

ماجراجویی یعنی تمایل و علاقه به تجربه‌های جدید و پرخطر.

The quality of being willing to take risks and try new experiences.

example
معنی(example):

ماجراجویی او باعث شد تا کشورهای جدیدی را کشف کند.

مثال:

Her adventuresomeness led her to explore new countries.

معنی(example):

ماجراجویی گروه در حین سفرهایشان واضح بود.

مثال:

The adventuresomeness of the group was evident during their travels.

معنی فارسی کلمه adventuresomeness

: معنی adventuresomeness به فارسی

ماجراجویی یعنی تمایل و علاقه به تجربه‌های جدید و پرخطر.