معنی فارسی adventurism

B2 /ədˈvɛn(t)ʃəɹɪz(ə)m/

ماجراجویی، تمایل به شرکت در فعالیت‌های خطرناک یا هیجان‌انگیز.

The practice or inclination to seek out adventure or risky experiences.

noun

معنی(noun):

The behaviour of an adventurer; risk-taking.

معنی(noun):

The taking of excessive risks by a government in their political, economic or foreign affairs.

example

معنی(example):

ادعای ماجراجویی او اغلب او را به کشف سرزمین‌های ناشناخته می‌کشاند.

مثال:

His adventurism often led him to explore uncharted territories.

معنی(example):

ماجراجویی گاهی می‌تواند به تصمیمات پرخطر منجر شود.

مثال:

Adventurism can sometimes result in risky decisions.

معنی فارسی کلمه adventurism

ماجراجویی، تمایل به شرکت در فعالیت‌های خطرناک یا هیجان‌انگیز.