معنی فارسی advertizing
B1تبلیغات، فرآیند معرفی یا ترویج یک محصول یا خدمات به مشتریان.
The action of making advertisements for a product or service.
- NOUN
example
معنی(example):
تبلیغات میتواند بسیار خلاقانه باشد.
مثال:
Advertizing can be very creative.
معنی(example):
او در صنعت تبلیغات به عنوان یک طراح گرافیک کار میکند.
مثال:
He works in the advertizing industry as a graphic designer.
معنی فارسی کلمه advertizing
:
تبلیغات، فرآیند معرفی یا ترویج یک محصول یا خدمات به مشتریان.