معنی فارسی aeneous
B2رنگی که به رنگ مس یا رنگی نزدیک به آن اشاره دارد.
Referring to a color that resembles or is related to bronze or copper.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگ آئنوس فلز به آن درخشش منحصر به فردی داد.
مثال:
The aeneous color of the metal gave it a unique shine.
معنی(example):
هنرمندان ممکن است سایههای آئنوس را برای مجسمههای خود انتخاب کنند.
مثال:
Artists might choose aeneous shades for their sculptures.
معنی فارسی کلمه aeneous
:
رنگی که به رنگ مس یا رنگی نزدیک به آن اشاره دارد.