معنی فارسی aerily

B1

به شیوه‌ای که با هوا یا فضایی مرتبط باشد.

In a manner that relates to or resembles air.

example
معنی(example):

پرنده‌ها به طور هوایی بر فراز دره پرواز کردند.

مثال:

The birds flew aerily over the valley.

معنی(example):

او به طرز هوایی صحبت کرد، صدایش سبک و آزاد بود.

مثال:

She spoke aerily, her voice light and free.

معنی فارسی کلمه aerily

: معنی aerily به فارسی

به شیوه‌ای که با هوا یا فضایی مرتبط باشد.