معنی فارسی aeromagnetic

B2

آئرومغناطیسی به مطالعه و اندازه‌گیری میدان مغناطیسی زمین در ارتفاعات خاص اشاره دارد.

Relating to the study of magnetic fields associated with the Earth, typically from aerial perspectives.

adjective
معنی(adjective):

Of or pertaining to aeromagnetics

example
معنی(example):

بررسی‌های آئرومغناطیسی به زمین‌شناسان کمک می‌کند تا تغییرات میدان مغناطیسی زمین را نقشه‌برداری کنند.

مثال:

Aeromagnetic surveys help geologists map the Earth's magnetic field variations.

معنی(example):

محققان از داده‌های آئرومغناطیسی برای یافتن ذخایر معدنی استفاده کردند.

مثال:

The researchers used aeromagnetic data to locate mineral deposits.

معنی فارسی کلمه aeromagnetic

: معنی aeromagnetic به فارسی

آئرومغناطیسی به مطالعه و اندازه‌گیری میدان مغناطیسی زمین در ارتفاعات خاص اشاره دارد.