معنی فارسی aeromarine
B1عطرآبی، مرتبط با ارتباط و تعامل بین هوا و دریا.
Relating to or characterized by the interaction between air and marine environments.
- OTHER
example
معنی(example):
تحقیقات عطرآبی روی تعامل بین هوا و اقیانوس تمرکز داشت.
مثال:
The aeromarine research focused on the interaction between air and ocean.
معنی(example):
فناوری عطرآبی در طراحی هواپیماهایی که می توانند روی آب عمل کنند استفاده می شود.
مثال:
Aeromarine technology is used in designing aircraft that can operate over water.
معنی فارسی کلمه aeromarine
:
عطرآبی، مرتبط با ارتباط و تعامل بین هوا و دریا.