معنی فارسی aerosolised

B1

به فرآیند تبدیل یک ماده به ذرات ریز گاز تشکیل عطر یا مایع اطلاق می‌شود.

Converted into a fine spray or mist, typically for inhalation or dispersion.

verb
معنی(verb):

To disperse a material, usually a solid or liquid, as an aerosol.

example
معنی(example):

دارو به صورت آئروسل درآمد تا استنشاق آن آسان‌تر شود.

مثال:

The medication was aerosolised for easier inhalation.

معنی(example):

ذرات آئروسل شده می‌توانند برای مدت طولانی در هوا باقی بمانند.

مثال:

Aerosolised particles can linger in the air for a long time.

معنی فارسی کلمه aerosolised

: معنی aerosolised به فارسی

به فرآیند تبدیل یک ماده به ذرات ریز گاز تشکیل عطر یا مایع اطلاق می‌شود.