معنی فارسی aestethic
B2زیباییشناسی به مطالعه و ارزیابی زیبایی و طاهری هنر و طراحی اشاره دارد.
Relating to the nature of beauty, art, and taste.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زیباییشناسی نقاشی جذاب بود.
مثال:
The aesthetic of the painting was captivating.
معنی(example):
او در کارهای طراحی خود حس زیباییشناسی قوی دارد.
مثال:
She has a keen sense of aesthetic in her design work.
معنی فارسی کلمه aestethic
:
زیباییشناسی به مطالعه و ارزیابی زیبایی و طاهری هنر و طراحی اشاره دارد.