معنی فارسی aestivating
B1ورود به حالت خواب در تابستان برای جلوگیری از گرما یا خشکی.
The process of entering a state of dormancy during summer.
- verb
verb
معنی(verb):
To go into stasis or torpor in the summer months.
example
معنی(example):
حیوانات در یک لانه خنک به خواب تابستانی می‌روند.
مثال:
The animals are aestivating in a cool burrow.
معنی(example):
او حشرات را که در زیر برگ‌ها به خواب تابستانی رفته بودند، مشاهده کرد.
مثال:
She observed the insects aestivating under the leaves.
معنی فارسی کلمه aestivating
:
ورود به حالت خواب در تابستان برای جلوگیری از گرما یا خشکی.
