معنی فارسی aestuate
B1طی فرآیند بزرگ شدن جریان آب در اثر بارش، به ویژه در زمینههای جغرافیایی.
To become acutely, especially with the arrival of water in a region.
- VERB
example
معنی(example):
پس از باران سنگین، رودخانه شروع به آستوائیت کرد.
مثال:
The river began to aestuate after the heavy rain.
معنی(example):
در بهار، منطقه میتواند به طور قابل توجهی آستوائیت کند.
مثال:
In spring, the area can aestuate significantly.
معنی فارسی کلمه aestuate
:
طی فرآیند بزرگ شدن جریان آب در اثر بارش، به ویژه در زمینههای جغرافیایی.