معنی فارسی aethered

B2

آتر به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد حس سبکی و آزاد بودن را تجربه می‌کند.

Describing a state of being that feels light, ethereal, or free from earthly burdens.

example
معنی(example):

هنرمند حس کرد که آتر شده است، گویی در حین نقاشی میان ستاره‌ها معلق است.

مثال:

The artist felt aethered, as if floating among the stars while painting.

معنی(example):

در خواب‌هایش، او آتر شده بود و از نگرانی‌های دنیوی آزاد بود.

مثال:

In her dreams, she was aethered, free from earthly concerns.

معنی فارسی کلمه aethered

: معنی aethered به فارسی

آتر به وضعیتی اشاره دارد که در آن فرد حس سبکی و آزاد بودن را تجربه می‌کند.