معنی فارسی affectee

B1

شخصی که تحت تأثیر یا آسیب قرار گرفته است، به ویژه در زمینه حوادث یا آسیب‌ها.

A person who is affected by an event or situation, particularly in contexts like accidents.

noun
معنی(noun):

One who, or that which, is affected.

example
معنی(example):

آسیب‌دیده در تصادف کمک پزشکی دریافت کرد.

مثال:

The affectee in the accident was given medical help.

معنی(example):

هر آسیب‌دیده‌ای شایسته جبران عادلانه برای صدمات خود است.

مثال:

Every affectee deserves fair compensation for their injuries.

معنی فارسی کلمه affectee

: معنی affectee به فارسی

شخصی که تحت تأثیر یا آسیب قرار گرفته است، به ویژه در زمینه حوادث یا آسیب‌ها.