معنی فارسی affective disorder
C1اختلالات عاطفی، که به اختلالاتی اطلاق می‌شود که بر حالت احساسی فرد تأثیر می‌گذارد.
Mental health disorders characterized by significant changes in mood.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of various disorders characterised by disturbance in an individual's mood.
example
معنی(example):
بسیاری از افراد به طور خاموش از اختلالات عاطفی رنج می‌برند.
مثال:
Many people suffer from affective disorders in silence.
معنی(example):
درمان اختلالات عاطفی معمولاً شامل مشاوره است.
مثال:
Treatment for affective disorders often includes therapy.
معنی فارسی کلمه affective disorder
:
اختلالات عاطفی، که به اختلالاتی اطلاق می‌شود که بر حالت احساسی فرد تأثیر می‌گذارد.
