معنی فارسی affloof
B1به معنای مغرور و با افتخار رفتار کردن.
Showing a proud or aloof demeanor.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گربه در حین نشستن روی لبه پنجره به نظر خیلی مغرور میرسید.
مثال:
The cat seemed quite affloof while sitting on the windowsill.
معنی(example):
او به طور مغرورانهای رفتار میکرد، گویی از دیگران برتر است.
مثال:
She carried herself affloof, as if she were above others.
معنی فارسی کلمه affloof
:
به معنای مغرور و با افتخار رفتار کردن.