معنی فارسی afforce
B1تحمیل کردن، به معنای قانع کردن یا وادار کردن دیگران به قبول یک نظر یا تصمیم.
To impose or force (a decision or opinion) upon someone.
- verb
verb
معنی(verb):
To reinforce (a team etc.) with extra people
example
معنی(example):
آنها سعی کردند تصمیم را بر ما تحمیل کنند.
مثال:
They tried to afforce the decision on us.
معنی(example):
نظر خود را به آرامی تحمیل کنید تا از درگیری جلوگیری شود.
مثال:
Afforce your opinion gently to avoid conflict.
معنی فارسی کلمه afforce
:
تحمیل کردن، به معنای قانع کردن یا وادار کردن دیگران به قبول یک نظر یا تصمیم.