معنی فارسی affrap
B1عمل هم زدن یا مخلوط کردن مایعات به منظور ایجاد طعمی بهتر.
To swirl or mix a liquid to enhance its flavor.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت قهوهاش را برای طعم بهتر، اطراف بزند.
مثال:
He decided to affrap his coffee for extra flavor.
معنی(example):
نوشیدنی خود را اطراف بزنید تا مواد به خوبی مخلوط شوند.
مثال:
Affrap your drink to mix the ingredients well.
معنی فارسی کلمه affrap
:
عمل هم زدن یا مخلوط کردن مایعات به منظور ایجاد طعمی بهتر.