معنی فارسی affying
B1افیس کردن، فرایند نوشتن افیها یا یادداشتها به منظور یادآوری و تقویت اطلاعات است.
The process of writing affies or notes for the purpose of recalling and reinforcing information.
- VERB
example
معنی(example):
آفی کردن به تقویت مفاهیم یادگرفته شده در کلاس کمک میکند.
مثال:
Affying helps in reinforcing concepts learned in class.
معنی(example):
معلم به اهمیت آفی کردن منظم تأکید کرد.
مثال:
The teacher emphasized the importance of affying regularly.
معنی فارسی کلمه affying
:
افیس کردن، فرایند نوشتن افیها یا یادداشتها به منظور یادآوری و تقویت اطلاعات است.