معنی فارسی afrocentric
B1نگاه به تاریخ و فرهنگ از دیدگاه آفریقایی و توجه به سهم و تجربیات افریقا.
A perspective that centers African culture and history in its analysis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک دیدگاه آفروسنترکی از تاریخ را ترویج میکند.
مثال:
She promotes an afrocentric view of history.
معنی(example):
آموزش آفروسنترکی بر میراث آفریقایی تمرکز دارد.
مثال:
Afrocentric education focuses on African heritage.
معنی فارسی کلمه afrocentric
:
نگاه به تاریخ و فرهنگ از دیدگاه آفریقایی و توجه به سهم و تجربیات افریقا.