معنی فارسی afterbreast

B1

فرآیند بهبودی و مراقبت پس از عمل جراحی سینه.

The healing and care process following breast surgery.

example
معنی(example):

فرایند بهبودی پس از عمل جراحی سینه می‌تواند هفته‌ها به طول انجامد.

مثال:

The afterbreast healing process can take weeks.

معنی(example):

فیزیوتراپی در بهبود بعد از عمل جراحی سینه مهم است.

مثال:

Physical therapy is important in the afterbreast recovery.

معنی فارسی کلمه afterbreast

: معنی afterbreast به فارسی

فرآیند بهبودی و مراقبت پس از عمل جراحی سینه.