معنی فارسی aftercause
B1علتها یا دلایلی که پس از وقوع یک رویداد باید بررسی شوند.
The reasons or factors that are recognized after an event has taken place.
- NOUN
example
معنی(example):
علت بعدی این رویداد به دقت بررسی شد.
مثال:
The aftercause of the event was investigated thoroughly.
معنی(example):
درک علت بعدی به جلوگیری از وقوع وضعیتهای مشابه کمک میکند.
مثال:
Understanding the aftercause helps prevent similar situations.
معنی فارسی کلمه aftercause
:
علتها یا دلایلی که پس از وقوع یک رویداد باید بررسی شوند.