معنی فارسی afterdeath
B1پس از مرگ، به معنای زمانی که یک نفر از دنیا رفته است.
A period or events occurring subsequent to someone's death.
- OTHER
example
معنی(example):
خانواده پس از مرگ عزیزشان حمایت دریافت کردند.
مثال:
The family received support after the death of their loved one.
معنی(example):
او پس از مرگ پدرش یک خاطرهنگاری نوشت.
مثال:
She wrote a memoir after her father's death.
معنی فارسی کلمه afterdeath
:
پس از مرگ، به معنای زمانی که یک نفر از دنیا رفته است.