معنی فارسی afterhatch
B1بعد از جوجهکشیدن، به مرحلهای از زندگی یا رویدادی اشاره دارد که به تازگی آغاز شده است.
Referring to the time following the emergence of a hatchling, often associated with new beginnings or developments.
- OTHER
example
معنی(example):
جوجه پس از شروع به جوجهکشیدن از تخم بیرون آمد.
مثال:
The chick emerged from the egg after it began to hatch.
معنی(example):
بعد از جوجهکشیدن، مرغ مادر از جوجههایش مراقبت کرد.
مثال:
After the hatch, the mother hen protected her chicks.
معنی فارسی کلمه afterhatch
:
بعد از جوجهکشیدن، به مرحلهای از زندگی یا رویدادی اشاره دارد که به تازگی آغاز شده است.