معنی فارسی afterimage
B1تصوری که به خاطر تحریک مداوم یک سلول حسی به مدت زمان کوتاهی پس از قطع تحریک درک میشود.
A visual impression that continues to appear in one's vision after the removal of the original stimulus.
- noun
noun
معنی(noun):
An image which persists or remains in negative after the original stimulation has ended.
example
معنی(example):
تصویر پس از آن به سرعت پس از اینکه نگاه کردم محو شد.
مثال:
The afterimage faded quickly after I looked away.
معنی(example):
یک تصویر بعدی گاهی اوقات بیشتر از حد انتظار باقی میماند.
مثال:
An afterimage can sometimes persist longer than expected.
معنی فارسی کلمه afterimage
:
تصوری که به خاطر تحریک مداوم یک سلول حسی به مدت زمان کوتاهی پس از قطع تحریک درک میشود.