معنی فارسی aftermatter
B2پیامد، اثرات و وضعیتهایی که پس از یک رویداد در نتیجه آن به وجود میآید.
The consequences or aftereffects of an event, especially a significant or disastrous one.
- NOUN
example
معنی(example):
پیامد طوفان بسیاری از خانه ها را آسیب دیده باقی گذاشت.
مثال:
The aftermath of the storm left many homes damaged.
معنی(example):
او درسهای ارزشمندی از پیامد تصمیم یاد گرفت.
مثال:
She learned valuable lessons from the aftermatter of the decision.
معنی فارسی کلمه aftermatter
:
پیامد، اثرات و وضعیتهایی که پس از یک رویداد در نتیجه آن به وجود میآید.