معنی فارسی afteroar
B1بعد از عرشه، حالتی که فرد پس از یک تلاش یا رویداد خاص احساس میکند و به نوعی استراحت یا تجدید قوا نیاز دارد.
A term referring to the state or feeling one has after a strenuous activity, implying a need for rest.
- OTHER
example
معنی(example):
او بعد از دویدن طولانی خسته شد، تقریباً طوری که احساس میکرد به یک بعد از عرشه نیاز دارد.
مثال:
He felt tired after the long race, almost like he needed an afteroar.
معنی(example):
سفر با یادآوری ملوانان درباره بعد از عرشه سفرشان به پایان رسید.
مثال:
The voyage ended with the sailors reminiscing about the afteroar of their journey.
معنی فارسی کلمه afteroar
:
بعد از عرشه، حالتی که فرد پس از یک تلاش یا رویداد خاص احساس میکند و به نوعی استراحت یا تجدید قوا نیاز دارد.