معنی فارسی afterreckoning

B1

پس از حل و فصل، به ویژه در رابطه با مشکلات گذشته یا نتایج یک عمل.

The process of considering or settling the consequences of something, often past actions.

example
معنی(example):

پس از آزمون طولانی، آنها احساس آرامش کردند پس از روبرو شدن با گذشته خود.

مثال:

After the long ordeal, they felt a sense of peace after reckoning with their past.

معنی(example):

تیم پس از مواجهه با شکست‌های خود، با نتایج روبرو خواهد شد.

مثال:

The team will face the results after reckoning with their failures.

معنی فارسی کلمه afterreckoning

: معنی afterreckoning به فارسی

پس از حل و فصل، به ویژه در رابطه با مشکلات گذشته یا نتایج یک عمل.