معنی فارسی against time

B1

بر ضد زمان، به معنای تلاش برای انجام کاری قبل از یک مهلت یا زمان مشخص.

To be in a situation where one must hurry to complete something before a deadline.

example
معنی(example):

ما در حال کار بر ضد زمان هستیم تا پروژه را تا جمعه به پایان برسانیم.

مثال:

We are working against time to finish the project by Friday.

معنی(example):

او در حال رقابت با زمان بود تا درخواستش را ارسال کند.

مثال:

She was racing against time to submit her application.

معنی فارسی کلمه against time

: معنی against time به فارسی

بر ضد زمان، به معنای تلاش برای انجام کاری قبل از یک مهلت یا زمان مشخص.