معنی فارسی agcy
B1یک واژه اختصاری که به تشکیلات یا سازمانها اشاره دارد.
An abbreviation for a specific organization or agency that provides services.
- NOUN
example
معنی(example):
agcy به طور بیوقفه به کمک نیازمندان میپردازد.
مثال:
The agcy works tirelessly to help those in need.
معنی(example):
او به یک agcy پیوست تا در خدمت به جامعه شرکت کند.
مثال:
She joined an agcy to contribute to community service.
معنی فارسی کلمه agcy
:
یک واژه اختصاری که به تشکیلات یا سازمانها اشاره دارد.