معنی فارسی agelessly
B2به طور بیسن و سال، در اشاره به زیبایی یا کیفیتی که فراتر از سن است.
In a manner that is timeless or not affected by age.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در جشنواره به طور بیسن و سال زیبا به نظر میرسید.
مثال:
She looked agelessly beautiful at the gala.
معنی(example):
داستان به طور بیسن و سال ادامه دارد و نسلها را الهام میبخشد.
مثال:
Agelessly, the story continues to inspire generations.
معنی فارسی کلمه agelessly
:
به طور بیسن و سال، در اشاره به زیبایی یا کیفیتی که فراتر از سن است.