معنی فارسی agglutinates
B2چسبندگی، به معنای ترکیب اجزای مختلف برای ایجاد کلمات پیچیده، به ویژه در زبان‌شناسی.
To stick together or combine, often describes how elements of words are fused in some languages.
- verb
verb
معنی(verb):
To unite, or cause to adhere, as with glue or other viscous substance; to unite by causing an adhesion of substances.
معنی(verb):
To form through agglutination.
example
معنی(example):
در مطالعه زبان‌ها، معمول است که ببینیم چگونه پیشوندها به ریشه‌ها می‌چسبند.
مثال:
In the study of languages, it is common to see how prefixes agglutinates with roots.
معنی(example):
در برخی زبان‌ها، افعال برای بیان زمان‌های مختلف به هم می‌چسبند.
مثال:
In some languages, verbs agglutinates to express different tenses.
معنی فارسی کلمه agglutinates
:
چسبندگی، به معنای ترکیب اجزای مختلف برای ایجاد کلمات پیچیده، به ویژه در زبان‌شناسی.
