معنی فارسی aggrandizement
B2بزرگنمایی، فرایند یا عمل بزرگتر یا مهمتر نشان دادن یک فرد یا چیز، به خصوص با هدف تأثیرگذاری بر دیگران.
The act of making someone or something appear greater or more important.
- NOUN
example
معنی(example):
تنها هدف سیاستمدار، بزرگنمایی خود بود.
مثال:
The politician's only goal was his own aggrandizement.
معنی(example):
بزرگنمایی اغلب با هزینهای به قیمت سلامت اخلاقی همراه است.
مثال:
Aggrandizement often comes at the cost of integrity.
معنی فارسی کلمه aggrandizement
:
بزرگنمایی، فرایند یا عمل بزرگتر یا مهمتر نشان دادن یک فرد یا چیز، به خصوص با هدف تأثیرگذاری بر دیگران.