معنی فارسی agilmente

B1

به صورت چابک و با توانایی بالا.

In a quick and flexible manner, demonstrating agility.

example
معنی(example):

او به طور سریع و انعطاف‌پذیر کار می‌کند و به تغییرات به سرعت سازگار می‌شود.

مثال:

He works agilmente, adapting to changes quickly.

معنی(example):

او به طرز چابکی بر روی صحنه رقصید.

مثال:

She danced agilmente across the stage.

معنی فارسی کلمه agilmente

: معنی agilmente به فارسی

به صورت چابک و با توانایی بالا.