معنی فارسی agnatically

B1

به شیوه‌ای که به روابط خویشاوندی مردانه مربوط می‌شود.

In a manner relating to kinship through male ancestry.

example
معنی(example):

او به موقعیت به صورت آگناتیکال نزدیک شد و روابط خانوادگی را در نظر گرفت.

مثال:

He approached the situation agnatically, considering family ties.

معنی(example):

دو خانواده به صورت آگناتیکال به هم مرتبط بودند، با وجود فاصله جغرافیایی آنها.

مثال:

The two families were linked agnatically, despite their geographical distance.

معنی فارسی کلمه agnatically

: معنی agnatically به فارسی

به شیوه‌ای که به روابط خویشاوندی مردانه مربوط می‌شود.