معنی فارسی agneau

B1

گوسفند جوان، به ویژه گوسفندهایی که برای پخت و پز استفاده می‌شوند.

Young sheep, especially those used for cooking.

example
معنی(example):

آگنو معمولاً در آشپزی فرانسوی به نمایش گذاشته می‌شود.

مثال:

The agneau is often featured in French cuisine.

معنی(example):

وقتی که برای یک مهمانی آماده می‌شوند، معمولاً آگنو را به خاطر نرمی‌اش انتخاب می‌کنند.

مثال:

When preparing a feast, they often choose agneau for its tenderness.

معنی فارسی کلمه agneau

: معنی agneau به فارسی

گوسفند جوان، به ویژه گوسفندهایی که برای پخت و پز استفاده می‌شوند.