معنی فارسی agnostically
B1به طرز اگنوستیک، به معنای بیطرفی و نداشتن پیشداوری در مورد یک موضوع.
In a manner relating to agnosticism, especially without commitment to a stance.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به بحث با رویکرد اگنوستیکال، بیطرفانه نزدیک شد.
مثال:
She approached the debate agnostically, remaining neutral.
معنی(example):
او درباره موضوعات علمی به طور اگنوستیکال صحبت میکند بدون اینکه جانبداری کند.
مثال:
He discusses scientific topics agnostically without taking sides.
معنی فارسی کلمه agnostically
:
به طرز اگنوستیک، به معنای بیطرفی و نداشتن پیشداوری در مورد یک موضوع.