معنی فارسی agoing
B2رفتن، حرکت کردن؛ به معنای ترک کردن یا تغییر مکان است.
The act of moving from one place to another; leaving.
- VERB
example
معنی(example):
میتوانستم رفتن خورشید را ببینم در حالی که غروب میکرد.
مثال:
I could see the going of the sun as it set.
معنی(example):
رفتنش به مهمانی همه را خوشحال کرد.
مثال:
His going to the party made everyone happy.
معنی فارسی کلمه agoing
:
رفتن، حرکت کردن؛ به معنای ترک کردن یا تغییر مکان است.