معنی فارسی agonises

B1

به شدت رنج بردن، بخصوص زمانی که فرد در مورد حوادث نگران است.

To suffer great distress or anxiety.

verb
معنی(verb):

To writhe with agony; to suffer violent anguish.

معنی(verb):

To struggle; to wrestle; to strive desperately, whether mentally or physically.

example
معنی(example):

او در مورد اشتباهاتش به شدت رنج می‌برد.

مثال:

He agonizes over his mistakes.

معنی(example):

او وقتی آزمون‌های مهم دارد به شدت رنج می‌برد.

مثال:

She agonizes when she has important tests.

معنی فارسی کلمه agonises

: معنی agonises به فارسی

به شدت رنج بردن، بخصوص زمانی که فرد در مورد حوادث نگران است.