معنی فارسی agraphic

B1

آگرایی، عدم توانایی در نوشتن یا استفاده از نوشته برای بیان افکار.

Pertaining to a person who is unable to write or express thoughts in written form.

example
معنی(example):

فرد آگرافی که صحبت کردن افکارش سخت بود.

مثال:

The agraphic person struggled to communicate their thoughts.

معنی(example):

طبیعت آگرافی او بیان خود را در نوشتن دشوار کرده بود.

مثال:

His agraphic nature made it difficult to express himself in writing.

معنی فارسی کلمه agraphic

: معنی agraphic به فارسی

آگرایی، عدم توانایی در نوشتن یا استفاده از نوشته برای بیان افکار.