معنی فارسی agriscientist
B1دانشمند کشاورزی، کسی که در زمینه علوم کشاورزی تخصص دارد و بر روی تکنیکهای نوین تحقیق میکند.
A scientist who studies and works in the field of agriscience to advance agricultural methods.
- NOUN
example
معنی(example):
یک دانشمند کشاورزی برای بهبود شیوههای کشاورزی کار میکند.
مثال:
An agriscientist works to improve agricultural practices.
معنی(example):
دانشمندان کشاورزی نقش حیاتی در تولید غذا دارند.
مثال:
Agriscientists play a vital role in food production.
معنی فارسی کلمه agriscientist
:
دانشمند کشاورزی، کسی که در زمینه علوم کشاورزی تخصص دارد و بر روی تکنیکهای نوین تحقیق میکند.