معنی فارسی agrobiological

B2

تحقیق در مورد عوامل بیولوژیکی در کشاورزی و تأثیرات آن بر شیوه‌های کشت و تولید.

Pertaining to the biological principles and practices in agriculture.

example
معنی(example):

تحقیقات اگروبیولوژیک برای کشاورزی پایدار ضروری است.

مثال:

Agrobiological research is essential for sustainable farming.

معنی(example):

رویکرد اگروبیولوژیک به دنبال بهینه‌سازی شیوه‌های کشاورزی است.

مثال:

The agrobiological approach seeks to optimize agricultural practices.

معنی فارسی کلمه agrobiological

: معنی agrobiological به فارسی

تحقیق در مورد عوامل بیولوژیکی در کشاورزی و تأثیرات آن بر شیوه‌های کشت و تولید.