معنی فارسی agronomically
B1به صورت زراعی، به تواناییهای علمی و تکنیکی در کشاورزی اشاره دارد.
In a manner related to agronomy.
- ADVERB
example
معنی(example):
محصولات بهطور زراعی برای اطمینان از رشد بهتر درمان شدند.
مثال:
The crops were treated agronomically to ensure better growth.
معنی(example):
او مسئله را بهطور زراعی با تحلیل کیفیت خاک بررسی کرد.
مثال:
He approached the issue agronomically by analyzing soil quality.
معنی فارسی کلمه agronomically
:
به صورت زراعی، به تواناییهای علمی و تکنیکی در کشاورزی اشاره دارد.