معنی فارسی agropyron

B2

نوعی گیاه علفی که برای کنترل فرسایش و بهبود مراتع استفاده می‌شود.

A genus of grasses used in erosion control and for pasture improvement.

example
معنی(example):

علف اجروپیرو برای کنترل فرسایش به‌طور معمول استفاده می‌شود.

مثال:

Agropyron is often used for erosion control.

معنی(example):

پژوهشگران علف اجروپیرو را برای بهبود سلامت علفزار مطالعه می‌کنند.

مثال:

Researchers study agropyron to improve grassland health.

معنی فارسی کلمه agropyron

: معنی agropyron به فارسی

نوعی گیاه علفی که برای کنترل فرسایش و بهبود مراتع استفاده می‌شود.